فرهنگ آپارتمان نشینی
رشد جمعیت شهری و گذر زمان در چند دهه گذشته عاملی بود تا تغییرات
بنیادی و اساسی در شکل زندگی مردم به وجود آید. خارج شدن خانه ها از فضایی که وسعت
آن امروزه برای نسل جدید کمتر در تخیل می گنجد و تبدیل شدن آنها به خانه هایی در
ابعاد کوچک تر، به گونه ای که هر خانه روی خانه ای دیگر بنا شده، مدلی از زندگی را
در خانه هایی به نام آپارتمان به وجود آورده است. مدلی که زندگی در آن خلاف زندگی
در خانه های حیاط دار و بزرگ تابع قواعد و قانون خاص خودش است.
قانون در کنار آپارتمان نشینی
آپارتمان ها بنا به تعریف، واحدهایی از یک مجموعه ساختمانی هستند که
در عرصه واحد، از یک پلاک ثبتی خاص با واحدهای مستقل با سند تفکیکی خاص و مجزا بنا
شده اند.
با توجه به شروع ساخت و ساز مجتمع های آپارتمانی از دهه ۴۰ که تعداد
آنها از تعداد انگشتان دست فراتر نمی رفت، قانون تملک آپارتمان ها در سال ۱۳۴۳ به
تصویب رسید و آیین نامه اجرایی آن نیز چهار سال بعد یعنی ۱۳۴۷ تدوین شد.
اصلاح آیین نامه اجرایی آپارتمان ها در دهه ۶۰ در حالی مورد بازبینی
مجدد قرار گرفت که مردم در این دهه به زندگی در آپارتمان روی آورده و در کشاکش
زندگی در آنها با مشکلات مختلفی روبه رو شده بودند.
سنت آپارتمان نشینی
مشکلات زندگی آپارتمانی از زمانی آغاز شد که خانواده ها همچنان پیرو
زندگی سنتی خود در خانه های حیاط دار بودند؛ به گونه ای که صحبت کردن با صدای
بلند، رفت و آمد در هر زمان از شبانه روز، بلندی صدای تلویزیون، رادیو و ضبط صوت
تا آن میزان که تمایل دارند و بسیاری از نمونه های دیگر، با این تفکر که چهار
دیواری اختیاری است، همچنان بر آن شیوه زندگی سنتی پا فشاری می کردند؛ بدون آن که
توجه به حقوق همسایه دیوار به دیوار یا همسایه طبقه پایین یا بالایی خود داشته
باشند.
وارد شدن و زندگی کردن در مجتمع های آپارتمانی دو اصل بدیهی است : با
توجه به محدودیت های زندگی آپارتمان نشینی نخست باید رعایت حقوق دیگران مهم شمرده
شود و دیگر آن که در انتظار رعایت حقوق و قوانین از جانب دیگران نباشید.
آپارتمان نشینی و مشکلات آن
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، مشکلات آپارتمان نشینی و اختلاف میان
همسایگان در نتیجه نادیده گرفتن این دو نکته اساسی است که بوجود میآید. به گونه
ای که آنها در یک جمع بندی ساده معتقدند توافق نداشتن ساکنان در نحوه استفاده از
مشاع ها، وجود سلیقههای گوناگون، فرهنگ ها و اختلاف محسوس اجتماعی میان ساکنان،
نبودن ضوابط و مقررات مدرن برای طراحی، ساخت و بهره برداری از مجتمع ها، بیتوجهی
ساکنان به حقوق همسایگان و الزام نداشتن آنها به جبران خسارت های احتمالی تنها
بخشی از این مشکلات بوده یا باعث ایجاد مشکلات است.
زندگی شهری در حصار خانه های قوطی کبریتی گرفتار شده است. به معنای
توجه به آداب، قواعد و الزام های زندگی در محیط جمعی یعنی آپارتمان نشینی معنا و
مفهوم پیدا می کند و دوری از آن باعث بالا رفتن مشکلات اجتماعی می شود.
دیگر دوره سکونت در خانه های وسیع و باغهای بزرگ گذشته و ضرورت های
زندگی شهرنشینی و تمرکز امکانات و منابع ما را وادار کرده است تا در محیطی تنگ و
فشرده زندگی کنیم. پس طبیعی است که هرچه مکان های زندگی انسان ها فشرده تر شود،
خواسته های شخصی بیشتر با هم برخورد می کند. در این شرایط افراد برای برخورداری از
یک زندگی آرام، ناگزیرند از برخی آزادی های خود صرف نظر کرده و در ازای حقوقی که
پیدا می کنند، تکالیفی در مقابل یکدیگر بپذیرند. نکته ای که شاید از چشم بسیاری از
آپارتمان نشین ها دور مانده است.